روستای خانقاه

اجتماعیُ فرهنگی ُتاریخیُ مذهبیُ...

روستای خانقاه

اجتماعیُ فرهنگی ُتاریخیُ مذهبیُ...

هردم ازاین باغ بری می رسد...

«گزارش مصورسفربه کنیا»

اشاره:خانم حسنی رضائی دارای مدرک کارشناسی دررشته زبان فرانسه می باشدوی فرزند دکتر منصور رضائی ازاساتید دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه ، ومادر ایشان خانم ثریا ویسمرادی ازاهالی روستای خانقاه است که اسفندماه 90 جهت دوره کارآموزی به کشورکنیا اعزام شد.با هم گزارش کارایشان را مرور می کنیم.

 

    سفر کردن زیباست اما تجربه ی کارآموزی من در آفریقا تنها یک سفر نبود. با شرکت آیسک  (AIESEC) در دانشکده ی کار آفرینی دانشگاه تهران آشنا شدم.      (آیسک با گزینش افراد مستعد و فرستادن این دانشجویان به کارآموزی های بین المللی، بستر لازم را  برای کسب مهارت و توانمندی های مدیریتی آنان فراهم می کند. اعضای آیسک علاقه مند به راهبری و حل معضلات جهانی مانند بیکاری، بیماریها، فقر و گرسنگی، تخریب محیط زیست و گرم شدن کره ی زمین و  موضوعاتی چون فناوری و پیشرفت جوامع، آموزش و کار آفرینی هستند.) کار کردن در کنار گروهی بین المللی  متشکل از دانشجویان کشورهای مختلف به مدت یک ماه، فرصتی بود تا بتوانم  با تدریس خلاقیت های هنری و ... در یک مدرسه ی ابتدایی در کنیا سهم بسیار کوچک ولی موثر در ارتقاء سطح جوامع داشته باشم. تعاملات فرهنگی که با دانشجویانی از کشورهای کنیا، چین، تانزانیا، اوگاندا و اتیوپی و ... داشتیم نیز بسیار با ارزش بود.

مردم کنیا اکثرا فقیر و کم بضاعت هستند ولی بسیار مهمان نواز  و عاشق موسیقی و آواز و با قناعت خود از اندک چیزهایی که داشتند لذت می برند. یک جمله ی معروف که همیشه بر زبان داشتند این بود "هاکونا ماتاتا" یعنی هیچ نگرانی وجود ندارد!

کنیا یک کشور آزاد است و دین اکثر مردم مسیحی و دارای اقلیتی مسلمان است. زبانشان سواحیلی و انگلیسی است. فوتبال یکی از بهترین تفریحات و علایقشان بود. در کنیا فقط دو فصل وجود دارد: فصل بارندگی و فصل خشک. زمان سفر من بین این دو فصل بود و هر دو را تجربه کردم. در فصل بارندگی تعداد حشرات افزایش می یابد و خطر مبتلا شدن به مالاریا نیز بالا می رود و باید حتما هر هفته قرص پیشگیری از مالاریا را خورد.

کنیا آسمانی بسیار زیبا دارد، آبی و زلال و بسیار به زمین نزدیک. محل زندگی من روستایی زیبا بود در وسط یک بیشه که گله های زرافه ها، گورخرها، بوفالوها، بابون ها و غزال ها از دور پیدا بود. تدریس و بازی در کنار کودکان شاد و بازیگوش کنیایی به من روح زندگی می بخشید. روز اولی که به سر کلاس رفتم فکر می کردم همه ی دانش آمورانم پسر هستند چون همه کچل و کم مو بودند اما از اسامیشان متوجه شدم نیمی از آنان دخترند! زنان و مردان کنیا به صورت ژنتیکی موی سرشان فقط یک سانت رشد می کند و در بزرگسالی موی مصنوعی میگذارند.

اصلی ترین چیزی که من از دانش آموزانم آموختم این بود که در اوج فقر بودن دلیلی بر نا امیدی و شاد نزیستن نیست. آنها کمتر غصه نداشته هایشان را می خوردند و کوچکترین اتفاق ها، صدای خنده ی آنها را به آسمان می برد.

تصاویر ضمیمه:







نظرات 1 + ارسال نظر
سید مصلح فخری شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:13 ق.ظ

با سلام
از خانم رضایی تشکر میکنم هم بخاطر سفرنامه مختصر و جالب و هم بخاطر عکسهای زیباشون، خیلی از وسع نظر و عشق به پیشرفت و توسعه به وجد میام و خوشحال میشم، به همین دلیل به خانم رضایی تبریک میگم و امیدوارم توشه خوبی هم برای پیشرفت تحصیلی و هم بطور کلی برای زندگیشون باشه. از مدیریت وبلاگ هم واقعا ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد