روستای خانقاه

اجتماعیُ فرهنگی ُتاریخیُ مذهبیُ...

روستای خانقاه

اجتماعیُ فرهنگی ُتاریخیُ مذهبیُ...

حاج سیدمحمودفخری(مشهوربه جراح)

حاج سیدمحمودفخری

حاج سیدمحمودفخری مشهوربه(سیدمحمودجراح)فرزندمرحومسیدعبدالمجیدوخاتونمرضیه است.تولدایشان درسال 1299 درخانقاه بوده وتاپایان عمرمقیم این روستا بوده است.

ایشان قبل از تولدپدرش را از دست داده وهمیشه ازاین موضوع که چهره پدررا ندیده دررنج بود،اما تحت مدیریت برادری مومن ومتقی به نام مرحوم سیدعبدالقادرومادری دلسوزوشایسته ونظارت بستگان نزدیک چنان پرورش یافت که همزمان بارشدجسمی خصایص عالیه انسانی نیزدروجودش رشدکردوشکوفاشدوتبدیل به انسانی گردیدخدوم وعلاقمندبه خدمت وکمک با افرادجامعه.

سوادخواندن ونوشتن را فراگرفت ولی به دلیل مهاجرت برادر بزرگتربه قصرشیرین نتوانست ادامه تحصیل دهداما چون هوش سرشارودوراندیش اوبیشتراز موقعیت تحصیلی وسنی اش جلوه گرشدلذا از همان عنفوان جوانی موردتوجه وطرف شور ومشورت دیگران بود.

ادامه مطلب ...

هیچ ترتیبی وآدابی مجوی هرچه می خواهد دل تنگت بگوی

به زودی با زندگی یکی از خدمتگزاران روستایمان به روز خواهم شد.

راهنمائی آریا

راهنمائی آریا

افرادحاضردرعکس:ردیف اول (ایستاده پایین):عبدالرحیم یوسفی-عباس حسین زاده-جلیل زوراسنا-محمددادخواه-جزاءاحمدیان-صابرصیاد-علی اشرف عزیززاده-بیژن نیک اندیش-سیامک خالدی-عباس نژاد(دبیرریاضی)-شاهرخ زردشتیان(نشسته)

ردیف دوم(نشسته):حسین پورکند-جهانبخش خوش هیکل-شیرزادکریسانی-غفوررشیدی-امیرحیدری-داریوش محی الدینی-فرزادرحمانی-عبدالرحمن مقصودی

ردیف سوم (ایستاده بالا):خلوتی(ناظم)-امیرفتاحی-برهان شهابی-سیروس نقشبندی-فریق معاضی-عزت محمدکریمی-منصورسامیان-ناصرقادری-فیصل امینی

زمان :سال۱۳۵۱

باتشکرازآقای صابرصیاد به خاطرارسال عکس

ماهواره ونگاه حرام

ماهواره ونگاه حرام

گرد آوری و تدوین: مصطفی ویسمرادی

فریاد زافرنگ ودلاویزی افرنگ
فریاد زشیرینی وپرویزی افرنگ
عالم همه ویرانه زچنگیزی افرنگ
معمار حرم باز به تعمیر جهان خیز
از خواب گران خواب گران
خواب گران خیز از خواب گران خیز

شکی نیست که ماهواره، اینترنت و موبایل و...همه نعمتهایی است که به نحوی در خدمت بشر گماشته‌اند شکر هر کدام به صورت جداگانه لازم و ضروری است و شکر نعمت هم به این معناست که نعمت را در همان مسیری که صاحب نعمت یعنی آفریدگار جهانیان تعیین نموده‌، به کار برده شود و مورد استفاده قرار گیرد زیرا که شکر حقیقی و مطلوب از دیدگاه قرآن شکر عملی است که در عمل تبلور می‌یابد.

 قرآن در این رابطه می‌فرماید: «اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْراً وَقَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِیَ الشَّکُور»[1]: ای دودمان داود! سپاسگزاری ( این همه نعمت را ) بکنید، و (بدانید که) اندکی از بندگانم سپاسگزارند.[2] مدتی پیش من هم مانند سایر نزدیکانم بیشتر اوقاتم را در کنار جعبه‌ی جادویی خانه‌ام می‌گذراندم پس از ساعتها خیره شدن آنچه عایدم می‌شد فقط اتلاف وقت بود و گناه و خستگی. برای توجیه اطرافیانم که مرا فردی مذهبی می‌شناختند می‌گفتم ماهواره را به خاطر شبکه‌های عربی و کردی می‌خواهم جوابی که تقریباً عمومی است.

ادامه مطلب ...

بدرود همنورد...

زردکوه

تیمورعزیز،فراموش نخواهیم کرد تبسم های شیرین گاه وبی گاهت، سخنان آرام ودوست داشتنی ات را،حتی دراوج مشکلات وناملایمات زندگی.

دوست و همراهی که با هم  راه را به پایان می رساندیم دیگر با ما نیست  دوستی که با هم تمام مشکلات کوهستان را با جان و دل پشت سر گذاشته  و در بالاترین نقطه راه، خنده خود را نثار سنگریزه هایی می کردیم که پاهایمان را زخمی کرده بود ،حالاما مانده ایم تک و تنها در این راه نرفته .

ازیادنخواهیم بردخاطرات باتو بودن رابرفراز قله های زردکوه،اشتران کوه ،ئاژوان،دالان پر، دریاچه گهر و...را.

نام ویادت را زنده نگه خواهیم داشت وبرایت غفران وبخشش الهی را آرزومندیم.

ادامه مطلب ...

«خانقاه، یادگاری از یادها»/کوثرفخری

خانقاه قه لاتی

   «خانقاه»، روستایی از دل ِ تاریخ،‌ محصور شده در دستان سرسبز هورامان است. روستایی کوهپایه ای که در میان کوه های «شاهو» با ارتفاع 3490 متر در شمال روستا و «آتشگاه» با 2500متر از سطح دریا در جنوب آن قرار دارد. «خانقاه»‌ کلمه ای مرکب از «خانه» و «گاه» به منظور مکان سکونت مشایخ و دراویش و اهل تصوف برای ذکر و عبادت و تفکر است، در واقع نیز این روستا به دست امامزاده ای از قریه ی «عُرّیض»ِ حجاز تاسیس شده است. این بزرگوار به نام «شیخ عثمان» مشهور به «باباغازی»‌ و ملقب به «رشاد الدین» می باشند،‌ جدٌ  این امامزاده به امام علی عریضی می رسد که از  فرزندان امام جعفر صادق هستند. «باباغازی» حدود سال 701 هجری قمری به اصفهان آمده و بعد از مدتی به منطقه ای در سرپل ذهاب که بعدها به نام «قلعه غازی» مشهور گشت،‌ عزیمت کرده و بعد از آن به «خانقاه» می آیند. با توجه به اسناد معتبر و گفته ی پیران و معتمدان روستا،‌ پیدایش«خانقاه»‌ به دست این بزرگوار و در حدود 800 سال پیش می باشد. در زمینه ی مسکونی بودن خانقاه قبل از «باباغازی»‌تا کنون هیچ سند معتبری به دست نیامده است.

ادامه مطلب ...

ادبیات غنایی در اورامی با تاکید بر اشعار مولوی کرد

محمدبیگ

عکس:محمدبیگ شاعرونقاش خانقاهی

تهیه وجمع آوری: زهرا عظیمی

مقدمه

غنا در لغت به معنای سرود و آواز خوش است که معادل لاتین آنlyrik است و ادبیات غنایی گونه ای از ادبیات است که با زبان نرم ولطیف با استفاده از معانی عمیق و نازک به بیان احساسات شخصی انسان می پردازد

ادب غنایی به صورت داستان، مرثیه ، مناجات ،بث الشکوی ، وتغزل و در قالب هایی چون غزل ، مثنوی ، رباعی و قصیده مطرح شده است

ادبیات عرفانی ، که بسیار غنی و گسترده است در حوزه  این نوع ادبیات قرار دارد نوع عرفانی آن در زبان فارسی در قرن ششم توسط سنایی رشد کرده وبوسیله نظامی به اوج  خودرسیده است

زبان اورامی در قرون متمادی زبان شعر و ادب کردستان جنوبی بود و همین امر باعث گردید تا افرادی چون مولوی  سید یعقوب ماهیدشتی و.......... اشعار خود را به این زبان بسرایند در حالیکه زبان مادری آنان اورامی نبوده است.

این سئوال پیش می آید که چرا این شاعران و دهها شاعر دیگر مانندشیخ حسن مولانا احمد بگ کوماسی و غالب شاعران سنندج ، بانه ، سقز ، مریوان و شاره زور عراق اشعار خود را به این لهجه سروده اند؟

تنها دلیل آن به نظر اینجانب بر تری  لهجه اورامی در زمینه شعر بر سایر لهجه های زبان کردی است واین مطلب رانباید از یاد ببریم که اورامی برای وزن و قافیه بر لهجه های دیگر کردی تفوق دارد

ادامه مطلب ...

جوابیه مکاتبات ماموستا سیدحسین مسعودی خانقاهی


جوابیه مکاتبات وتلاشهای مرحوم ماموستا سیدحسین مسعودی خانقاهی درخصوص تدریس فقه شافعی دردانشگاه تهران (سال 1334)


ادامه مطلب ...

هه تیو/سیدیوسف صالحی


یادیک له بی باوکان

هه تیویکی زورناسک وهه ژارم

بی باوک وبی دایک زور ده رده دارم

ته مه ن له نیوان حه وت وهه شت ساله

چوله که ی به ختم بی په روباله

بی که س وده سم ته واو ئاتاجم

بویه ک تیکه نان زورزور مه حتاجم

نه باوکم هه یه نه دایکی ره حمین

ئازام ماران گاز وه ک ته یری زه خمین

ادامه مطلب ...

گاهنامه همینجوری سال اول – هفته اول دی ماه 1389 – شماره 3


یه مدت هرچی دنبال سوژه گشتم که بخوام یه جورایی بهش پیله کنم – پیدا نکردم که نکردم . از اونجایی که ملالی نیست جز دوری شما عزیزان تصمیم گرفتم یه واقعیتهایی که در جامعه مون کم کم متاسفانه داره نمود پیدا می کنه براتون بازگو کنم شاید فرجی بشه با ایده پردازی های ما و کارهایی که مسئولان قول انجامشو میدن ولی عملی نمی کنن بشه یه کارایی کرد ( این تیکه آخرشو همینجوری گفتم که موضوع همینجوری این شماره مون هم را بیفته )

مرگهای دردناک از واقعیت های کاذب :

مرگهایی که ما می بینیم ولی نمی خواهیم باور کنیم – دسته هدف در این نوع مرگ گروه و   سن خاصی نیست ولی بیشترین تمرکز بر روی جوانان معطوف است :

ادامه مطلب ...