روستای خانقاه

اجتماعیُ فرهنگی ُتاریخیُ مذهبیُ...

روستای خانقاه

اجتماعیُ فرهنگی ُتاریخیُ مذهبیُ...

یادی ویادگاری...

ماموستا سیدمحمدرشیدمحمودی فرزند سیدرحیم درسال 1296 ه ش درروستای خانقاه به دنیا آمد.او از دوران کودکی علاقه خاصی به فراگیری درسهای قرآنی داشت وبه راهنمائی پدر نزد استادان بزرگواری همچون سیدباقی قاضی (ناصری)وسیدحسین مسعودی خانقاهی تلمذ نمود .

پس از آشنایی هرچند مختصر با علوم دینی بی صبرانه راهی روستاهایی همچون ده لیلی و... (ازتوابع جوانرود) گردید وبه عنوان امام جماعت درحد وسع وتوانایی خویش به آموزش قرآن وامورات دینی همت گماشت .

سرانجام آن بزرگوارپس ازسالها تلاش وارشادوتبلیغ  درسال 1360ه ش وفات یافت.

یادی ویادگاری...

پس از اتمام کلاس دوم ابتدائی درتابستان 1358 پدرم با اشتیاق فراوان مرا به مکتبخانه ایشان برده ومعرفی نمود .

نوآموزان قرآنی ،سیدعابدحیدری،سیدغفورمرتضائی،عبدالرحمن کرمی،وزیرزرساو،مصطفی فرهادی وبسیاری دیگر  پروانه وار اورا به سان شمعی دربر گرفته بودند.به جرأت می توان گفت :نسل آن روز روستای ما، مدیون تلاشها وزحمات اساتیدی همچون ماموستا سیدمحمد رشید محمودی وماموستا سیدعلی ناصری است که با وجودفقرمالی بدون چشم داشتی مادی وتنها به خاطررضای معبود، شبانه روز به آموزش روخوانی وتجویدقرآن مشغول بودند.

اما یادگاری که پس از 28 سال هنوزم آن را به عنوان تبرکی دربین صفحه های قرآن نگه داری کرده ام .وقتی به سوره توبه رسیدم ماموستا فرمودند :پسرم این سوره بسم الله ندارد وبه جای بسم الله بهتراست این عبارت را بگویی ،ایشان عبارت را فرمودند ومن نوشتم .

وقتی نوشته ام راباآن همه غلط  مشاهده کرد،تبسمی کرده وحکیمانه و بدون آنکه مرا برنجاند فرمود:خودکارت را بده تا برایت بنویسم.

وامروز به مصداق این فرمایش زیبا ((مَن علّمَنی حرفا فقدصیرنی عبدا))ترجمه:«هرکه مراحرفی بیاموزد مرابنده خودکرده است»،درمقابل آن همه مجاهدت ،صبر،اخلاص ودلسوزی سرتعظیم فرودآورده واگر به اوج هم برسم باز هم برحضیض خاک پایش بوسه خواهم زد واز خداوند متعال برای آن بزرگوار مغفرت وآمرزش را خواهانم.

......................................................................

باتشکر از همکاری سیداحسان محمودی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد